English Persian Dictionary - Beta version
 
پرسش ترجمه خود را ارسال نمایید
| Help | About | Careers
 
Home | Forum / پرسش و پاسخ | + Contribute | Users
Login | Sign up  
     

Enter keyword here!
  Tips | Translate!
✘ Close
✘ Close
Total search result: 201 (4872 milliseconds)
ارسال یک معنی جدید
Menu
English Persian Menu
boundry lines U خطوط اطراف زمین والیبال
معنی که میخواستی رو پیدا نکردی؟ برو تو این صفحه تا از دیگرون کمک بگیری.
Other Matches
stepped lines U خطوط کنگره ای [خطوط شکسته] [در اطراف نگاره ها و اشکال فرش های هندسی باف و روستایی. گاه بجای استفاده از خطوط صاف از این خطوط استفاده می شود.]
volleyball court U زمین والیبال
baselines U خط انتهای زمین والیبال
baseline U خط انتهای زمین والیبال
back zone U منطقه عقب زمین والیبال
quayside U زمین اطراف بارانداز
touchline U خط اطراف زمین فوتبال
contours U خطوط تراز زمین
line of communications U خطوط ارتباطی زمین
graticule U خطوط مشخصه زمین درعکس هوایی
legs U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
leg U ساق پا قسمتی از زمین کریکت شامل محل توپ زدن و محدوده اطراف او
yard marker U خطوط فرضی یا واقعی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
yard line U خطوط واقعی یا فرضی روی زمین فوتبال امریکایی بعرض یک یارد از یکدیگر
hotter U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hottest U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
hot U شبکه آهنی یا پوشش اطراف کامپیوتر که به منبع تغذیه وصل شده باشد و زمین نشده باشد
Hanbel U [نوعی گلیم مراکشی که صرفا جهت مفروش نمودن زمین بافته شده، و دارای خطوط موازی و رنگین با نقشه های پرکار می باشد.]
isotherm U خطوط هم حرارت خطوط متحدالحرارت اب دریا
isobars U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isobar U خطوط هم فشار خطوط متحدالفشار هوایی
isohaline U خطوط هم نمک خطوط میزان منحنی نمایش غلظت نمک دریا
coragne line U خطوط جذر و مد یکسان خطوط کشند یکسان
volley ball U والیبال
volleyball U والیبال
isobath U خطوط میزان منحنی نقشه عمق نما خطوط میزان عمق
volleyball U بازی والیبال
wider U خط کناری والیبال
volleyball net U تور والیبال
widest U خط کناری والیبال
wide U خط کناری والیبال
power volleyball U والیبال قدرتی
roll U چرخش توپ والیبال
hook service U سرویس برگردان والیبال
back line player U بازیگر خط عقب والیبال
rolls U چرخش توپ والیبال
referee U داور بالای والیبال
height of the volleyball net U بلندای تور والیبال
change of service U تعویض سرویس والیبال
rolled U چرخش توپ والیبال
refereed U داور بالای والیبال
refereeing U داور بالای والیبال
referees U داور بالای والیبال
upper edge of the net U نوار بالای تور والیبال
forwards U سه بازیگر جلوی تور والیبال
contact with the net U خطای تماس با تور والیبال
attack block U دفاع روی تور والیبال
blocker U مدافع روی تور والیبال
isotach U خطوط میزان منحنی سرعت جریان اب خطوط جریان هم سرعت
auxiliary contours U خطوط میزان منحنی واسطه خطوط میزان منحنی تکمیلی
He plays a beautiful game of volleyball. U مثل ماه والیبال بازی می کند
drop shot U ضربه اهسته روی تور والیبال
net cord U کابل یا سیم بالای تور والیبال
toss a coin for choice of service of cou U شیریاخط اول بازی جهت تعیین سرویس والیبال
net antena U انتن روی تور والیبال به بلندی 76 تا 101 سانتیمتر
center forward U نوک حمله بازیگر میانی جلو تور والیبال
scrimmage U بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
fly U فرستادن توپ والیبال به ارتفاع زیاد پارچه سقف چادر
scrimmages U بازی تمرینی بین دو گروه ازیک تیم تمرین والیبال
rotation U چرخش بازیگران والیبال به شکل عقربه ساعت از محل سرو زدن
netball U بازی شبیه به والیبال با گرفتن و انداختن توپ بجای ضربه زدن
floater U هواپیمای بدون موتور سرویس ارام والیبال توپ باحرکت کند در هوا
holding U گرفتن بازیگر ماندن غیرمجاز توپ والیبال در دست صیقلی بودن مسیرگوی بولینگ
clowning U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowns U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clown U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
clowned U دلقک زمین گاوبازی که گاو رااز سوار زمین خورده دورمیکند
ground return U انعکاسات سطح زمین روی صفحه رادار امواج انعکاسی زمین
touch judge U هریک از داوران مامورمراقبت در طرفین زمین برای تماس توپ با زمین
pancakes U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
center field U قسمت دوردست زمین پایگاه 2و چپ و راست زمین بیس بال
hercules U نوعی موشک زمین به زمین با بردزیاد هواپیمای باری هرکولس
inductive earthing U زمین پیچکی زمین کردن نقطه ستاره بایک بوبین
geotaxis U گرایشی که نیروی جاذبه زمین انراهدایت میکند زمین گرایی
pancake U در رهگیری هوایی یعنی می خواهم به زمین بنشینم یا به زمین بنشینید
regulus U نوعی موشک اتمی هدایت شونده زمین به زمین که بانیروی جت حرکت میکند
frost heave U برامدگی زمین یا سنگفرش که دراثر یخ زدن ایجاد میگردد یخ زدگی وبادکردگی زمین
honest john U نوعی موشک برد کوتاه زمین به زمین توپخانه
off side U سمت راست زمین کریکت مقابل زمین توپزن
nap of the earth U از نزدیک زمین در سطح زمین پرواز سینه مال
geognosy U زمین شناسی از لحاظ ساختمان و ترکیب زمین
tellurian U ساکن زمین دستگاه سنجش حرکات زمین
to break up U از هم جدا شدن [پوسته زمین] [زمین شناسی]
perelotok U زمین یا قشر یخ زده زمین قشر زمستانی زمین
styx U نوعی موشک زمین به زمین دریایی
rolling terrain U زمین با پستی و بلندی کم زمین هموار
sergeants U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
sergeant U گروهبان موشک زمین به زمین سارجنت
milieux U اطراف
environment U اطراف
from the four winds U از اطراف
milieus U اطراف
parties U اطراف
milieu U اطراف
environs U اطراف
environments U اطراف
sides of the question U اطراف موضوع
gravesides U اطراف قبر
graveside U اطراف قبر
vicinity U در حدود در اطراف
wryly U به اطراف چرخاندن
wry U به اطراف چرخاندن
periderm U پوست اطراف
go around <idiom> U به اطراف سفرکردن
about U در اطراف نزدیک
pappus U کلاله اطراف گل
architrave U گچبری اطراف در
pericardium U اطراف قلب
edge zone U اطراف لبه
ambient noise U صدای اطراف
mess around <idiom> U دو رو اطراف بازیکردن
covenant runing with land U شرط منضم به مالکیت زمین تعهد یا شرطی است مربوط به زمین که جزء لازم ولایتجزای ان محسوب میشودو بنابراین به تنهائی قابل انتقال نیست
cotidal lines U خطوط هم مد
tricking U خطوط
tricked U خطوط
trick U خطوط
parties U متداعیین اطراف دعوی
seaward U اطراف دریا روبدریا
sea chest U مکندههای اطراف ناو
atmospheres U فضای اطراف هرجسمی
to look a bout U اطراف کار را پاییدن
barnyard U محوطهء اطراف انبار
barnyards U محوطهء اطراف انبار
look round U اطراف کار را دیدن
atmosphere U فضای اطراف هرجسمی
black eyes U سیاهی اطراف چشم
black eye U سیاهی اطراف چشم
port U ریل اطراف ناو
no man's land U زمین بلاصاحب و غیر مسکون باریکه زمین حد فاصل بین نیروی متخاصم و نیروی خودی
cotidal lines U خطوط مدیکسان
curvature lines U خطوط مدور
absorption spectrum U خطوط جذبی
street railway U خطوط تراموا
isovent U خطوط هم باد
absorption lines U خطوط دراشامی
line to line fault U تماس خطوط
air way station U خطوط هوایی
leading U فاصله خطوط
lines of communication U خطوط مواصلاتی
lines of force U خطوط قوا
lines of force U خطوط نیرو
line spacing U فاصله خطوط
line of communications U خطوط مواصلات
line of induction U خطوط القا
line of flux U خطوط قوا
balmer lines U خطوط بالمر
closed traverse U خطوط متقاطع
outside lines U خطوط حمله
along line U در امتداد خطوط
curvature lines U خطوط منحنی
symmetry lines U خطوط تقارن
flowlines U خطوط جریان
emission spectrum lines U خطوط نشری
flow lines U خطوط جریان
stream lines U خطوط جریان
zigzagging U خطوط منکسر
equipotential lines U خطوط هم پتانسیل
zigzagged U خطوط منکسر
spectral lines U خطوط طیفی
extension lines U خطوط دنباله
fraunhofer lines U خطوط فرانهوفر
front lines U خطوط مقدم
zigzags U خطوط منکسر
isostatic lines U خطوط ایزواستاتیک
isocline U خطوط هم شیب
isochromatique U خطوط همرنگ
grid lines U خطوط شبکه
dark lines U خطوط تاریک
dedicated lines U خطوط اختصاصی
zigzag U خطوط منکسر
fives U هندبال انگلیسی انفرادی یا دونفره با سه یاچهار دیوار که هر گیم 51امتیاز دارد که مانند والیبال اگردو تیم درامتیاز 41مساوی شوند بازی به 61ختم میشود
contour flying U پرواز از روی عوارض زمین پرواز به طور مماس باعوارض زمین یا سینه مال
redstone U موشک زمین به زمین رداستون
lacrosse U نوعی موشک زمین به زمین
pervious ground U زمین تراوا زمین نفوذپذیر
pershing U موشک زمین به زمین پرشینگ
reel U دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
whiskery U موی اطراف گونه وچانه
reeled U دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
reeling U دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
reels U دستگاهی که اطراف آن نوار می چرخد
balteus U [نواری در اطراف بالشتک قوسی]
heat muff U پوشش اطراف پنجه اگزوز
(keep/have one's) ear to the ground <idiom> U بادقت مراقب اطراف بودن
paraselene U روشنایی اطراف هاله ماه
greater U شهر و حومه و شهرکهای اطراف آن
whisker U موی اطراف گونه وچانه
snaking U تورگیری اطراف توپ ناو
drop leaf U رومیزی اویخته از اطراف میز
periosteal U واقع در اطراف ضریع استخوان
areola U محوطهء کوچک اطراف چیزی
frame U و مرز اطراف فضای پنجره
sword dance U اجرای رقص در اطراف شمشیر
safe distance U مسافت امن اطراف مین
biosphere U قسمت قابل زندگی کره زمین که عبارتست از جوو اب و خاک کره زمین
insides U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
inside U ناحیه نزدیک سبد بسکتبال نزدیک به تور والیبال قسمتی از بدن اسکیت باز که بسمت پیچ است منطقه دورخیز
phraseogram U خط یا خطوط نماینده عبارات
equal cost lines U خطوط هزینه برابر
rivers U سفیدی بین خطوط
Recent search history Forum search
2میشود جواب دهید برای په جواب flower bed را پیدا نکردیم
1چندمین
2معنی اسم تیتان چیست؟
1من عاشق تنها فرشته روی زمین شدم
0خطوط ایزواستاتیک
0coopling
0او در حالیکه پا به زمین میکوبید گفت:
0 دستگاه یو پی اس چیست و چه وظیفه ای در سازمان دارد؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
4چرا نژاد افغانی کمتر از انسان است؟
more | برای این معنی از دیگران سوال بپرسید. (Ask Question)
  Contact• | TermsPrivacy  © 2009 Perdic.com